اهمیت استفاده از نقشه مفهومی
نظریه سازندهگرایی از چارچوبهای نظری مهمی است که در شکلگیری و هدایت بازنگری ها و فعالیت های جدید آموزشی نقشی مهم ایفا میکند. گرچه ممکن است که اشکال متفاوتی از سازندهگرایی وجود داشته باشد، اما به طور کلی سازندهگرایی بر این نکته تأکید میکند که افراد فعالانه دانش را میسازند، همچنین در فرآیند سازنگی، تعاملات اجتماعی میان افراد، از اهمیتی اساسی برخوردار است. از اینرو در این دیدگاه دانشآموز تشویق میشود که در یادگیری مطالب به فعالیت های شخصی خویش متکی باشد، دانش قبلی مورد توجه قرار میگیرد و حتی گاه نقد میشود و تعامل میان دانشآموزان و نیز معلم به آسانی صورت میگیرد. بنابراین در محیطهای یادگیری ساختنگرایانه به دانشآموزان فرصت بحث و گفتوگو بر روی عقاید، باورهای همدیگر و به طور کلی نظر دادن روی آنها داده میشود، در نتیجه توانائیهای شناختی و فراشناختی آنها افزایش مییابد. در شیوه ساختنگرایانه دانشآموزان به یادگیری معنادار و مهارتهای فکری سطح بالا میپردازد. همزمان، معلمان و فراگیران میتوانند از مزایای به کارگیری نقشههای مفهومی مبتنی بر دیدگاه ساختنگرایانه به عنوان یک راهبرد آموزشی – یادگیری بهرمند شوند. بخشی از اثرات مثبتی که استفاده از نقشه مفهومی بر معلمان میگذارد عبارتند از:
۱-وسیلهای برای آموزش: زمانی که معلمان برای یاد دادن مطالب آموزشی از نقشه مفهومی استفاده میکنند، در فرآیند آموزش به مفاهیم مهم و روابط میان آنها با سایر مفاهیم بیشتر توجه میکنند. به این طریق کمتر احتمال وجود دارد که وقت کلاس را صرف موضوعات کم اهمیت کنند.
۲-وسیلهای برای ارزشیابی تکوینی: نقشههای مفهومی که خود دانشآموزان آنها را تهیه میکنند ابزارهایی بسیار مناسب برای تشخیص نواقص یادگیری دانشآموزان هستند و معلم با توجه به ارتباطهای درست و نادرست در این نقشهها، نکاتی را که دانشآموزان خوب متوجه نشدهاند، تشخیص میدهد.
۳-وسیلهای برای ارزشیابی پایانی: برای سنجش یادگیریهای تراکمی دانشآموزان پس از پایان واحد یادگیری میتوان از آنان خواست تا به تهیه نقشه مفهومی موضوعات آموزش داده شده بپردازد. پاتله و روئیت (۲۰۰۳) در کنار شیوههای دیگر سنجش سطح دانش و درک آزمودنیهای خود از روش ترسیم نقشه مفهومی برای محتوای آموزشی سود جستند. هنگامی که دانشآموزان به تهیه نقشه مفهومی یک موضوع میپردازند، متوجه می شوند که ارتباطهای احتمالی بسیار میان مفاهیم وجود دارد به طوری که در انتخاب این مفاهیم و بیان روابط میان آنها دچار چالش ذهنی میشوند. یک چنین فرآیندی در برگیرنده چیزی است که بلوم (۱۳۶۸) آن را عملکردهای شناختی سطح بالا مینامد. در تهیه نقشه مفهومی عملکردهای شناختی سطح بالا چون تحلیل، ترکیب و ارزشیابی مداوماً به کار گرفته میشود. این امر نشان میدهد که چگونه یک نقشه مفهومی میتواند یک ابزار قوی ارزشیابی مورد توجه قرار گیرد. نواک (۱۹۹۱) معتقد است که استفاده از آزمونهای چندگزینهای از مدرسه تا دانشگاه برای سنجش یادگیریهای فراگیران وحی منزل نیست. در سال های اخیر از نقشههای مفهومی به عنوان ابزارهای ارزشیابی قدرتمند استفاده میشود.
۴-برنامهریزی آموزشی: نقشههای مفهومی ممکن است در تهیه طرح و برنامه آموزشی مفید واقع شوند. به وسیله آنها میتوان بخشهای متفاوت آموزش، روابط میان این بخشها و اولویتبندی میان آنها را مشخص شود (شرن، تروچیم و لاکماب، ۱۹۹۵). در چنین آموزش منظمی پیش از آنکه تدریس مطالب شروع شود، نقشه مفهومی به عنوان روش ارائه ساختار محتوای درس به کار میرود. به بیانی دیگر پیش از شروع درس جدید، ارائه نقشه مفهومی در حکم یک پیش سازماندهنده عمل میکند. همچنین پس از پایان یادگیری، ارائه یا تهیه نقشه مفهومی خلاصهای از آنچه را یاد گرفته شده است برای فراگیران فراهم میآورد. در چنین شرایطی مطالب جدید تحت شمول مطالب کلیتر قرار میگیرند و یادگیری معنادار به آسانی انجام میگیرد.
کاربردهای آموزشی/ تحصیلی
نقشهپردازی ذهنی برای مقالات
در حالی که یادداشت برداری از یک کتاب یا سخنرانی شامل تشخیص عناصر اصلی مطالبی است که پشت سرهم میآیند تا نقشهای ذهنی بینجامند، یادداشتسازی برای مقاله به این معناست که ابتدا عناصر اصلی و ضروری موضوع را در نقشه ذهنی مشخص کنید و سپس از یادداشتهای نقشه ذهنیتان برای ایجاد ساختاری خطی بهره بگیرید. روش کار به این ترتیب است:
مثل همیشه باید نقشه ذهنی خود را با تصویری مرکزی آغاز کنید که نشاندهنده موضوع مقالهتان باشد.
پس از آن میتوانید سررشتههای اصلی مناسب را به عنوان سرشاخهها یا زیرگروههای اصلی نقشه خود انتخاب کنید. در این مرحله باید به موضوع یا پرسش اصلی مقاله کاملاً توجه کنید. معمولاً جملهبندیها و مباحث مقاله خود سررشتههای اصلی را پیشنهاد میکنند.
بگذارید ذهنتان آزادانه به این سو و آن سو حرکت کند یا در مناسبترین مکان نقشه نکات مورد نظرتان را وارد کنید. هیچ محدودیتی در مورد تعداد شاخهها و زیر شاخههایی که میتوانند از سررشتههای اصلیتان منشعب شوند وجود ندارد. در طول این مرحله از نقشهپردازی ذهنی باید از علائم (رنگها، نمادها یا هردو آنها) برای نمایش ارجاع متقابل یا ایجاد تداعی میان بخشهای گوناگون نقشه استفاده کنید.
به ویرایش و مرتب سازی مجدد نقشه ذهنیتان به صورت مجموعه کلی به هم پیوسته بپردازید.
اکنون پیشنویسی ابتدایی از مقاله خود تهیه کنید. نقشه ذهنی را به جای چارچوب به کار گیرید. نقشه ذهنی خوب تنظیمشده باید بتواند کلیه زیر شاخههای اصلی نوشته، نکات کلیدیای که باید در هر یک از شاخههای اصلی استفاده شوند، و همچنین نحوه ارتباط این نکات با یکدیگر را برایتان فراهم آورد. در این مرحله باید از روی قسمتهایی از نقشه، به ویژه کلمات یا ساختارهای دستوری خاص که به نظرتان دشوار میرسند بگذرید. به این ترتیب جریانی بزرگتر به وجود میآورید و همواره میتوانید به قسمت «دشوار» برگردید، شبیه زمانی که به خواندن کتاب مشغول هستید.
چنانچه با مشکل «عدم توانایی ذهنی در نوشتن» مواجه شدید، طرح یک نقشه ذهنی دیگر به غلبه بر آن کمک خواهد کرد. در بسیاری از اوقات تنها ترسیم تصویر مرکزی به جریان مجدد خلاقیت ذهنی شما میانجامد، و باعث میشود تا ذهن بتواند آزادانه پیرامون موضوع مقالهتان جولان دهد. در صورتی که بار دیگر دچار حالت توقف ذهنی شدید، کافیست تا به سادگی چند انشعاب دیگر به کلمات و تصاویر کلیدی نقشه خود بیفزایید. با این کار مغز شما «گشتالت» یا «تمایل به تکمیل» طبیعی خود را به دست میآورد و با کلمات و تصاویر تازه به پر کردن فضاهای خالی مشغول میشود. در عین حال به ظرفیت نامحدود تداعی مغزتان توجه داشته باشید و به همه افکارتان اجازه دهید به جریان بیفتند، به ویژه آن دسته از افکاری که ممکن است به عنوان «پوچ» یا «مضحک» کنار گذاشته باشید. درست در لحظهای که پی ببرید چنین موانعی در واقع نه به علت عدم توانایی مغزتان بلکه به دلیل ترس نهفته ناشی از شکست و همچنین ناآگاهی از روش کارکرد مغز ایجاد شدهاند، خود به خود از بین میروند.
در انتها، به بازنگری نقشه ذهنی تکمیل شده خود بپردازید و نکات نهایی را به نوشتهتان اضافه کنید. هرجا که لازم دیدید، ارجاعهای متقابل، شواهد و نقلقولهای بیشتری برای تأکید و پشتیبانی از بحث هایتان، و تصحیح یا گسترش نتیجهگیریهای خود، به نقشهتان بیفزایید.
ذکر این نکته ارزش دارد که این نقشههای ذهنی جایگزین نوشتههای خطی حجیم و مفصلی میشوند که معمولاً دانشآموزان و دانشجویان پیش از نوشتن مقالههایشان تهیه میکنند. در روش مبتنی بر نقشه ذهنی از یک نقشه ذهنی و یک پیشنویس اجمالی به جای دوازده صفحه یادداشتهای استاندارد و دو یا سه پیشنویس استفاده میکنند. همچنین ذکر این نکته خالی از اهمیت نیست زیرا موجب افزایش انعطافپذیری در تهیه پیشنویس میشود. به طریقی مشابه، نقشههای ذهنی در کنار برنامههای رایانهای مجموعهای فوقالعاده برای نگارش مقالات به شمار میرود. دانشآموزان یا دانشجویان که پیاپی درگیر امتحانند، نوشتن هر نوع مقالهای را در فرصت زمانی مشخصی سودمند خواهند یافت زیرا شرایط امتحانی را برایشان شبیهسازی میکند. این شیوه مخصوصاً در موقعیتهای رقابتی نظیر مسابقههای درسی بسیار مطلوب است، موقعیتهایی که در آنها مغز شما تحت شرایطی پر از تنش نیاز به پرورش جدی برای کسب امتیاز بالا دارد. (برای مطالعه بیشتر در این زمینه به داستان ادوارد هیوز در کتاب از مغزتان استفاده کنید نوشته تونی بوزان مراجعه کنید).
نقشههای ذهنی برای امتحانات
پس از یادداشتبرداری از موضوعات درسی به صورت نقشه ذهنی، و مرور این نقشهها در فاصلههای زمانی توصیه شده، اکنون میباید بیش از هر زمانی آماده امتحان دادن باشید. کل چیزی که برای تبدیل دانش عالی خود به عملکردی عالی نیاز دارید عبارت است از یک شیوه صحیح و مناسب که در اینجا پیشنهاد میشود:
نخستین گام این است که به مطالعه کامل برگه امتحانی خود بپردازید. سؤالهایی را که میخواهید به آنها پاسخ دهید انتخاب و هرگونه ایدهای را که بلافاصله با خواندن سؤالات مزبور به ذهنتان خطور میکند بر روی یک نقشه ذهنی کوچک پیاده کنید.
سپس تصمیم بگیرید که به چه ترتیبی میخواهید به سؤالات پاسخ دهید، و چه مقدار زمان برای هر یک از آنها در نظر بگیرید.
با مقاومت در برابر وسوسه پاسخ دادن به سؤال نخست مطابق عادت دیرینه، برای کلیه سؤالاتی که در نظر دارید به آنها پاسخ دهید یک نقشه ذهنی انفجاری رسم کنید. با دنبالهروی از این شیوه ذهن خود را قادر به کندوکاو در جریان کلی امتحان و انشعابهای برخاسته از پرسشها میکنید بیآن که پرسش خاصی را در نظر بگیرید.
اکنون به سؤال نخست بازگردید و نقشهای ذهنی ترسیم کنید که به عنوان چارچوب پاسختان باشد. تصویر مرکزی این نقشه همان توضیحات مقدماتی شماست، و هریک از شاخههای اصلی آن عنوانهای فرعی مهم با بخشی از مقاله را شامل میشود. باید سعی کنید برای هریک از انشعابها از شاخههای اصلیتان یک یا دو پاراگراف مطلب بنویسید.
همینطور که ساختار پاسخ خود را تنظیم میکنید، پی خواهید برد که میتوانید شروع به ارجاع متقابل در میان ساختار دانستههای خود کنید و با افزودن افکار، تداعیها و تفسیرهایتان به نتیجهگیری برسید. چنین پاسخی به آزمونکننده دانشی جامع، توانایی تحلیل، تنظیم و یکپارچه سازی، ارجاع متقابل و به ویژه توانایی در ارائه خلاقانه ایدههای بدیع خودتان درباره موضوع را نشان خواهد داد. به عبارت دیگر بهترین نمرهها از آن شما می شود.
«جیمز لی» نقشههای ذهنی را به وجود آورد تا با گذراندن امتحانات ورودی دانشگاه و امتحانات نهایی دوران متوسطه کمک کند. در پانزده سالگی جیمز به دلیل بیماری ۶ ماه از مدرسه دور بود و پس از بازگشت وی توصیه شد که یک سال تحصیلی به عقب بازگردد، زیرا به امتحانات O-Jevel چیزی نمانده بود، جیمز از آموزگاران خود خواست تا به او اجازه دهند که در وقت معمول امتحان دهد و پس از جلب موافقت آنها شروع کرد به خلق نقشههای ذهنی از هر آنچه که در مقابلش قرار میگرفت! در عرض تنها سه ماه وی کار یک سال تحصیلی را انجام داد، و در ده امتحان موفق به کسب ۷ نمره A و ۳ نمره B شد.
نقشهپردازی ذهنی برای پروژهها و گزارشها
نوشتن یک پروژه یا گزارش، از چند صفحه ساده گرفته تا نوشتن یک رساله دکترا، نیز میتواند با استفاده از نقشههای ذهنی به امری ساده تبدیل شود. چنین پروژههایی ممکن است تحقیقاتی گسترده بطلبد یا در نهایت مستلزم تهیه معارفهایی به صورت نوشته، گرافیکی یا شفاهی باشد، اما با این حال روش کار مشابه روش مورد استفاده در نوشتن مقالات و انجام امتحان است. همچون هر فعالیت مطالعاتی دیگر، نخستین گام این است که تصمیم بگیرید چه مقدار زمان برای انجام چه حجمی از کار اختصاص دهید. تعیین چنین اهدافی برای پروژههای بلندمدت و کوتاهمدت از اهمیت یکسانی برخوردار است. سپس، در طول مرحله تحقیق، میتوانید از نقشههای ذهنی برای یادداشتبرداری از منبع اصلی، به روی کاغذ آوردن نتایج تحقیقات، ساماندهی و یکپارچهسازی ایدههایتان در هنگام بروز آنها، و شکل دادن به نوشته نهایی یا سخنرانیتان استفاده کنید. پروژهها و گزارشهای نوشته شده به این شیوه هم همچون مقاله یا پاسخ امتحانی که از نقشه ذهنی استفاده کردهاند، نسبت به آن دسته از نوشتههایی که با روشهای سنتی پرزحمت یادداشتبرداری خطی تهیه شدهاند، از تنظیم بهتر، تمرکز، خلاقیت و بداعت بیشتری برخوردارند.