مبنای پیدایش الگوی سیپ (Cipp) و تاریخچه
کوبا و دانیل استافل بیم با توجه به ناکارآمد بودن راهبردهای ارزشیابی سنتی نظیر آزمون های استاندارد ، تعریف جامعی برای ارزشیابی ارائه نمودند: در این تعریف ارزشیابی فرایند مستمری است که ۳ مرحله دارد. در مرحله تعیین کردن ، ارزشیاب تلاش میکند تا آنچه را که تصمیمگیرندگان برای تصمیمگیری نیاز دارند ، مشخص و به صورت روشن بیان کنند. در مرحلـه بـه دسـت آوردن، اطلاعـات لازم در مـورد برنامـه جمـع آوری، سازماندهی و تحلیل میشود. در مرحله فراهم آوردن ، از ترکیب اطلاعات به دست آمده و تحلیل شده ، یافته های قابل استفاده جهت تصمیم گیری در مورد برنامه به صورت توصیفی و قضاوتی فراهم و جهت اقدامات عملی با هدف بهبود و اصلاح برنامه در اختیار مخاطبین قرار داده میشود.
اهداف الگوی ارزشیابی سیپ (الگوی ارزشیابی برخاسته از رویکرد مبتنی بر مدیریت)
استافل بیم اهداف ارزشیابی سیپ را موارد ذیل میداند:
۱ـ هدف الگوی ارزشیابی سیپ اثبات کردن نیست بلکه بیشتر برای رشد و پیشرفت برنامه ها است.
۲ـ ایجاد و تهیه اطلاعات مفید برای شقوق مختلف تصمیمات.
۳ـ کمک به افراد برای قضاوت و بهبود ارزش چندگانه برنامه آموزشی یا موضوع آموزشی است.
۴ـ کمک به رشد و بهبود سیاستها و خط مشی های برنامه ها است.
انواع ارزشیابی در الگوی سیپ(cipp)
الف: ارزشیابی از موقعیت(context):
ارزشیابی از موقعیت یعنی تعیین کردن نیازها برای تصمیم گیری در مورد هدفهای برنامه و تشخیص مسائلی که یک مبنای اساسی برای تدوین اهدافی به دست می دهد که تحقق آنها موجب بهبود برنامه میشود.
ب: ارزشیابی درون داد(input):
هدف اصلی این ارزشیابی تدوین برنامه ای برای ایجاد تغییرات آموزشی و دست یافتن به اهداف تعیین شده، در مرحله ارزشیابی از موقعیت می باشد . در این ارزشیابی تمام عوامل مؤثر برای رسیدن به هدفهای برنامه بررسی میشود تا از میان آنها، برنامه ای که بهترین اهدف تعیین شده در ارزشیابی زمینه را متحقق می سازد، انتخاب یا تدوین شود.
ج: ارزشیابی فرآیند(process):
پس از طراحی برنامه چگونگی اجرای برنامه مورد ارزشیابی قرار میگیرد . در این ارزشیابی کوشش میشود تا پاسخ پرسش هایی نظیر این ها تعیین کردد:
آیا برنامه به خوبی در حال پیاده شدن است؟
چه موانعی بر سر راه موفقیت آن وجود دارد؟
چه تغییراتی ضروری میباشند؟
پاسخ این پرسش ها به کنترل و هدایت شیوه های اجرایی کمک میکند.
د: ارزشیابی برونداد(product):
در این مرحله نتایج حاصل از اجرای برنامه مورد سنجش قرار میگیرند . سپس نتایج بدست آمده با اهداف برنامه مقایسه میشوند و رابطه بین انتظارات و نتایج واقعی مشخص میشود.
محدودیتهای الگوی ارزشیابی سیپ(Cipp)
این الگو به خودی خود جامع و کامل است ولی وابسته به موقعیت های خاص میباشد یعنی :
مدیران و توسعه دهندگان و ارائه دهندگان خدمات نمیتوانند:
۱- مطمئن باشند که اهدافشان ارزشمند است مگر این که آنها هماهنگی و تداوم اهداف را با ارزشهای صحیح معتبر کنند و به نیازهای سودبرندگان پاسخ دهند.
۲-طراحی موثر کنند وزمان ومنابع را به طور عاقلانه ذخیره کنند و نمیتوانند انتخابهای ممکن را شناسایی و ارزشیابی کنند.
۳ـ طرحهایشان را به طور کامل اجرا کنند و نتایج سودمندی به دست آورند، مگر این که نتیجه موثر و پیوسته را به دست بیاورند.
۴- مشتریان را به خریدن و حمایت خدمتشان و محصولاتشان متقاعد کنند مگر این که ادعایشان به طور صحیح وموثق گزارش شود
نتیجه گیری:
الگوی سیپ از جمله الگوهای مبتنی بر مدیریت و به منظورتسهیل در تصمیم گیری مدیران ارایه و تدوین شده است و الگویی است کلی نگر و جامع که میتواند یک برنامه را بصورت سیستماتیک و همه جانبه بررسی کند. مدل cipp از چهار نوع ارزشیابی (زمینه-درون داد-فراگرد وبرون داد) دو نقش (تصمیم گیری-و پاسخ گویی)و سه مرحله(تعیین کردن-بدست آوردن و فراهم ساختن)تشکیل شده است این مدل از دو معیار اساسی (ارزش ومطلوبیت)استفاده میکند. از چهار نوع ارزشیابیهای بالامی توان جهت تصمیم گیری –پاسخ گویی و یا تصمیم گیری وپاسخگویی استفاده نمود.
سلام
سوالات کنکور sipp رو هم بذارید.
ممنون