منظور از ارزیابی عملکرد، فرآیندی است که به وسیله آن کار کارکنان در فواصل معین و به طور رسمی، مورد بررسی و سنجش قرار میگیرد. هدف نهایی از ارزیابی عملکرد، افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است نه توبیخ و تنبیه کارکنان ضعیف. در گذشته ارزیابی عملکرد فقط به منظور کنترل کار کارکنان انجام میگرفت اما امروزه جنبه راهنمایی و ارشادی اهمیت بیشتری یافته است.
روشهای ارزیابی عملکرد کارکنان:
روشهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد کارکنان وجود دارد؛ ولی اینکه کدام روش، مناسبترین روش ارزیابی است به هدف سازمان از ارزیابی کارکنان بستگی دارد. و معمولا ترکیبی از روشهای مختلف برای ارزیابی کارکنان به کار گرفته میشود.
روش مقیاسی، روش عامل سنجی، روش توصیفی، روش قیاسی، روش ثبت وقایع حساس، روش درجه بندی و …
ـ روش ثبت وقایع حساس : عبارت است از ثبت عملکرد و تصمیمگیریهای بسیار خوب و بد حین انجام وظایف که اگر عمل بخصوصی نقش به سزایی در کارآمدی فرد داشته باشد این عمل یک واقعه حساس به شمار میآید. با ثبت این وقایع، ارزیاب اطلاعات لازم را برای ارزیابی عملکرد در اختیار خواهد داشت. برای اینکار باید ارزیاب کل عملکرد فرد را طی یک دوره کامل ارزیابی نماید مثلاً یک سال که در صورتی که برای افراد زیادی انجام گیرد مشخصا دقت لازم را ندارد.
- مسائل و مشکلاتی را که معمولاً در ارزیابی عملکرد کارکنان به وجود میآید :
از آنجا که کمتر کسی دوست دارد کارش مورد بررسی و فضاوت دیگران قرار گیرد، طبیعتاً ارزیابی عملکرد کارکنان حساسیتهای بخصوصی را به وجود میآورد. گذشته از این، معمولاً به این قبیل ارزیابیها با سوءظن نگریسته میشود؛ چرا که در موارد بسیاری ارزیابی کارکنان، تنها مستمسکی برای تسویه حسابهای شخصی بوده است. برای جلوگیری از بروز چنین مسائلی، معمولاً قوانین و مقررات بسیاری از سوی دولت و سایر مراجع ذیصلاح وضع میگردد. این قوانین مسئولان سازمان را ملزم میکند روشهایی برای ارزیابی کارکنان طراحی کنند که با استفاده از آن نه تنها حق کسی ضایع نشود بلکه مزایایی چون افزایش حقوق یا ترفیع نیز به طور عادلانه میان کارکنان شایسته توزیع گردد. از طرف دیگر جو سازمان به عنوان یک عامل درون سازمانی نیز میتواند در عملکرد کارکنان تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. در مجموع بسیاری از روشهای ارزیابی عملکرد کارکنان به دلیل عدم نتایج مطلوب مورد انتقاد قرار میگیرد ولی این اشکالات در روشها نیست بلکه ناشی از استفاده غلط از این روشها است. این مشکلات میتواند ناشی از استفاده غلط یا عدم مهارت فرد در اجرای این روشها باشد اما مشکلات عمدهای که وجود دارد شامل: 1ـ عینیت نداشتن. 2ـ تعمیم دادن صفات توسط ارزیاب. 3ـ سختگیری، تساهل یا محافظهکاری، 4ـ تازگی. 5ـ مقابله کارکنان نسبت به سرپرست یا ارزیاب. 6ـ محاکمه به جای ارزیابی. 7ـ تعصبات شخصی ارزیاب.
- چه شاخصهایی را برای ارزیابی عملکرد کارکنان باید انتخاب نمود؟
در هنگام طراحی سیستم ارزیابی عملکرد باید مشخص شود که سیستم برای ارزیابی فعالیتهای شغل طراحی میشود یا برای ارزیابی نتایجی که باید از این فعالیتها به دست آورد. یعنی شاخصهایی که برای ارزیابی عملکرد کارکنان انتخاب میشوند، مربوط به فعالیتهای آنها در شغل است یا مربوط به نتایجی که از این فعالیتها به دست میآید. از آنجا که منظور نهایی سازمان، نیل به اهدافی میباشد که برای آن به وجود آمده است، هر سیستم ارزیابیای که نتیجه عملکرد کارکنان را معیار اصلی برای ارزیابی قرار دهد از این مزیت برخوردار است که موجبات تشویق برای نیل به اهداف سازمان را فراهم نماید اما مشکل این است که منابع به هدر رفته و ضایعات احتمالی در شغل در ارزیابی منعکس نمیگردد و مشکل دیگر این است که علت عدم موفقیت در نیل به هدف مشخص نمیباشد. پس میتوان بزرگترین مزیت معیار قرار دادن فعالیتهای کارمند برای ارزیابی عملکرد او آگاهی از چگونگی انجام اعمالی است که برای رسیدن به هدف انجام میگیرد اما ایراد این شاخص هم این است که فرد تنها به کارهایی میپردازد که موجبات بهتر نشان دادن عملکردش میگردد. با توجه به مزایا و معایبی که شرح داده شد روشن است که یک سیستم ارزیابی هنگامی موثر خواهد بود که شامل هر دو معیار باشد. تنها از این طریق میتوان امیدوار بود سیستمی که برای ارزیابی عملکرد کارکنان طراحی گردیده است هم باعث ایجاد انگیزه بیشتر برای عملکرد بهتر گردد و هم با کمک به کارکنان در کسب مهارتهای لازم موجبات رشد و پیشرفت آنها را در سازمان فراهم آورد.