مقایسه OKR و KPI

OKR vs KPI

شاخص‌های کلیدی عملکرد به شما نمی‌گویند که چه چیزی باید تغییر یا بهبود یابد تا معیارهای رشد کسب‌وکار شما افزایش یابد، در حالی که OKR به شما کمک می‌کند تا به وضوح ببینید که معیارهای کسب‌وکارتان چگونه با کار روزانه‌تان مرتبط است.


Rate this post

KPI چیست ؟

KPI مخفف Key Performance Indicators است.  KPIها واحد اندازه گیری هستند که شرکت ها برای ردیابی معیارهای تجاری که عملکرد را منعکس می کنند، استفاده می کنند.

OKR چیست ؟

OKR مخفف Objectives and Key Results است . این یک روش مدیریت هدف است که کسب و کارها را تشویق می کند تا زمینه های بهبود را تعریف کنند و تغییرات را ایجاد کنند.

 

شاخص‌های کلیدی عملکرد به شما نمی‌گویند که چه چیزی باید تغییر یا بهبOKRود یابد تا معیارهای رشد کسب‌وکار شما افزایش یابد، در حالی که OKR به شما کمک می‌کند تا به وضوح ببینید که معیارهای کسب‌وکارتان چگونه با کار روزانه‌تان مرتبط است.

این بدان معنا نیست که شرکت شما نمی تواند از KPI استفاده کند. در واقع، بسیاری از شرکت ها از KPI و OKR با هم استفاده می کنند. OKR ها در کنار KPI تنظیم می شوند تا به اندازه گیری تأثیر معیارهای عملکرد شما کمک کنند.

تفاوت KPI و OKR

OKR

KPI

اهداف و نتایج کلیدی شاخص کلیدی عملکرد
روش هدف گذاری که باعث بهبود عملکرد و ایجاد تغییرات می شود از معیارهای کسب و کارها است که منعکس کننده عملکرد است
برای همسویی، تعامل و تمرکز استفاده می شود برای اندازه گیری و مدیریت عملکرد استفاده می شود
امکان استفاده به صورت آبشاری که از سطوح بالای مدیریتی به سایر بخشهای سازمان سرازیر می شوند بیشتر در سطح مدیریتی و از سطوح بالا به پایین استفاده می شود
اغلب قابل تنظیم مجدد، تطبیق، ردیابی و ارزیابی مجدد است قابل تغییر و آن هم به طور مرتب نیست
یک حوزه خاص برای بهبود که باید روی آن تمرکز کرد سطح عملکردی که هر فرد در سازمان به آن دست می یاد، با این شاخص اندازه گیری می شود
آگاه کردن تمام افراد سازمان از اهدافی که شرکت باید به آنها دست یابد بر پایدار بودن شرایط نظارت دارد و برای آن بنچمارک هایی ارایه می دهد

 

نرم افزار ایده به شرکت ها در هر اندازه کمک می کند تا از طریق عادات ساده و مثبتی که از پایین به بالا پذیرفته شده اند، به اهداف خود دست یابند ایده امکان تنظیم آسان OKRها و ذینفعان آنها را فراهم می کند، و با بازتاب چالشها برای درگیر نگه داشتن تیم و آگاهی از پیشرفت آنها موثر است.

ویژگی های کلیدی:

امکان ثبت وقایع حساس، ثبت توافق نامه برای هر سیکل ارزیابی و مدیریت بازخورد مثبت و منفی به اعضای تیم اجازه می دهد تا بازخوردها را مدیریت کنند و دستاوردها، اولویت های اصلی و نگرانی های بالقوه خود را به اشتراک بگذارند.

 

 

 

شروع کار با   OKR

مرحله ۱٫ تصمیم بگیرید :

تیم رهبری شما باید درک کند که روش OKR چیزی بیش از یک فرآیند تعیین هدف است.

تغییر به سمت اهداف چابک ممکن است چالش برانگیز و وقت گیر باشد زیرا به تغییراتی در فرهنگ و مدیریت عملکرد نیاز دارد، همانطور که ۵۹٪ از متخصصان گزارش کرده اند.

داشتن اهداف قابل اندازه گیری سالانه در سطح شرکت مهم است، اما تقسیم اهداف به مناطق کوچکتر در هر فصل آنها را چابک نگه می دارد.

مرحله ۲٫ پیاده سازی کنید :

هنگامی که تصمیم گرفتید به سمت OKR ها جهش کنید، در نظر بگیرید که چه افرادی به شما کمک می کنند مرحله شناسایی را با موفقیت اجرا کنید.

مرحله ۳٫ OKRها را تنظیم کنید:

هنگامی که سطح هدف شرکت مورد توافق قرار گرفت و ابلاغ شد، تیم‌های عملکردی و/یا بخش‌ها اهداف و نتایج کلیدی خاص تیم خود را می‌نویسند و آنها را به هدف شرکت مرتبط می‌کنند.

داشتن تمرکز نتیجه‌محور برای کل تیم به افراد کمک می‌کند فعالیت‌های روزانه را در اولویت قرار دهند و بفهمند که چگونه کارشان برای رسیدن به هدف بزرگ‌تر کمک می‌کند.

با فرض اینکه تیم ها، اهداف و نتایج کلیدی متمرکز بر نتیجه را به خوبی می نویسند، هرگز به بیش از ۳ هدف در هر سه ماهه نیاز نخواهند داشت (یا قادر به انجام آن نیستند).

مرحله۴٫ OKRها را دنبال کنید و خلاقیت ها را تنظیم کنید :

همانطور که برای هر سیکل ارزیابی سه ماهه پیش می روید، افراد باید هر هفته با تیم خود از طریق بحث و بررسی ، پیشرفت نتایج کلیدی را پیگیری و اندازه گیری کنند.

OKR

اکنون که OKR های خود را تنظیم کرده اید و می دانید که چگونه موفقیت آنها را اندازه گیری می کنید، پروژه های بلندمدت قابل اجرا که می توانید در طول سه ماهه روی آنها کار کنید و به پیشرفت نتایج کلیدی شما کمک می کنند کدامند؟

یکی از تفاوت‌های کلیدی بین OKR و KPI، هدف از تعیین هدف است. اهداف KPI معمولاً قابل دستیابی هستند و خروجی یک فرآیند یا پروژه را نشان می دهند، در حالی که اهداف OKR تا حدودی تهاجمی تر و جاه طلبانه تر هستند.

سازمان هایی مانند گوگل از سیستمی به نام OKR (اهداف و نتایج کلیدی) استفاده می کنند. این به آنها کمک می کند تا در راستای اهداف قابل اندازه گیری همسویی و تعامل ایجاد کنند.

به عنوان یک رهبر، شما همیشه مشغول تعادل کامل بین نگاه کردن به آنچه در آینده است و آنچه اکنون در حال رخ دادن است هستید

فرمول OKR این است: “من __ (هدف)، همانطور که با __ (نتایج کلیدی) اندازه گیری می شود.”

اگر چشم انداز بزرگ تری دارید یا به دنبال تغییر جهت کلی خود هستید، OKR ها راهی برای رفتن هستند.OKRها عمق بیشتری دارند که به شما امکان می دهد اهداف خود را حتی بیشتر گسترش دهید و به شما امکان می دهد در نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به آن اهداف کمی خلاق تر باشید.

چارچوب OKR توسط غول‌های فناوری مانند گوگل و اینتل رایج شد، اما آمازون، لینکدین، اسپاتیفای و سایر شرکت‌های بسیار موفق برای مدیریت اهداف نیز از آن استفاده کردند.

OKR vs KPI

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید